پیچیدن آوای سنت و فرهنگ در مدرسه تاریخی اسفندقه
صبحی روشن و خندان از دل کوه و قنات برآمده بود. هوای اسفندقه بوی خاک نم خورده و قرمه های محلی می داد. صدای نی و نوای کهن «گیسوگل» در حیاط مدرسه تاریخی اسفندقه جان می گرفت، مدرسهای که امروز سند ثبت ملی اش رونمایی شد و دوباره بهانهای شد برای گردآمدن مردم، میراث و […]
صبحی روشن و خندان از دل کوه و قنات برآمده بود. هوای اسفندقه بوی خاک نم خورده و قرمه های محلی می داد. صدای نی و نوای کهن «گیسوگل» در حیاط مدرسه تاریخی اسفندقه جان می گرفت، مدرسهای که امروز سند ثبت ملی اش رونمایی شد و دوباره بهانهای شد برای گردآمدن مردم، میراث و مهر.
اسفندقه، این کهن دیار با پیشینه تاریخی، سرزمین روایت هاست جایی که مقبره میرحیدر چون نگینی بر بلندای این منطقه می درخشد و از روزگاران ایمان و عرفان حکایت می کند. در کوچه های خاکی اش هنوز صدای پای نیاکان شنیده می شود و آب در ۳۸ رشته قنات چون شعر جاری است.
در جشنواره «قنات، قلعه، قالی و قرمه» مردان ایل در کنار زنان روستا دست در دست هم دادهاند. زنان، قالی هایی با نقش گل سرخ بافته اند همان گل افسانهای که از دل صبر روییده و در هر گرهاش ذرهای عشق نهفته است.
در گوشهای دیگر، کودکان با شور و هیجان بازی های بومی و محلی را زنده میکنند از «قلعه قوس» تا بازی های فراموش شدهای که بوی خاک و خاطره می دهند در چشمانشان برق امید و در لبخندشان انعکاس خورشید است.
جشنواره اسفندقه فقط نمایش آیین ها نبود، جشنی بود برای زنده نگه داشتن ریشه ها. جایی که قنات به سخن می آید قلعه دوباره جان میگیرد، قالی به روایت می نشیند و قرمه بر سفره مهربانی می نشیند.
در این سرزمین، زمان کند میگذرد چون مردمش هنوز با دست می سازند با دل زندگی می کنند و با عشق می مانند.
اینجا اسفندقه است، سرزمین قنات و قالی، قلعه و قرمه.
/ الهام دوماری
























ارسال دیدگاه